نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

نیمی برای من ، نیمی برای تو

اینگونه زندگی کنیم: شاد ولی دلسوز ساده ولی زیبا مصمم ولی آرام مهربان ولی جدی زیرک ولی صادق عاشق ولی عاقل

ترس

 

 

ترس سرزندگی شما را می رباید. ترس را در سایه شهامت خود کمرنگ کنید!

 
ترس هم اتاقی عاطفی شماست که شب و روز در کنارتان زندگی می کند. با شما حرف می زند، شما را کنترل می کند و سعی دارد شما را از انجام دادن یا گفتن چیزی که ممکن است ناراحت کننده باشد باز دارد. او می گوید: "تو نمی توانی..."، "تو نباید..." و اعتماد به نفس شما را از بین می برد!
 
ترس مدام تکرار می کند: "دست به این کار نزن!...سعی نکن!... اعتماد نکن!...تکان نخور!..." و به این ترتیب زندگی شما را تباه می سازد!
 
ترس یکی از قدرتمندترین دشمنان درونی شماست. او باعث می شود تا در جای خود ثابت بمانید و مانع پیشرفت شما می شود. بین شما و دیگران جدایی می اندازد و خوشبختی تان را به تباهی می کشد!
 
اگر به ترس خود میدان بدهید تا اختیار زندگیتان را در دست بگیرد همانند یک برده و زندانی زندگی خواهید کرد!
 
وقتی ترس شور زندگی ما را می رباید وانمود می کند که ما را از صدمات محافظت می نماید! ترس مثل مادر نگرانی است که وقتی می بیند کودکش به یک چاقوی تیز نزدیک می شود فریاد می زند: "بایست!جلو نرو!" ولی گاهی این مادر اشتباه می کند و نمی داند که کودک به طرف یک موز می رود نه چاقو!
 
مشکل اساسی ما با ترس در همین نکته است: بیشتر وقتها آنچه از آن می ترسیم واقعاً خطرناک نیست بلکه شرایط کنونی یادآور تجربه تلخ گذشته است! در چنین حالتی ذهن از ترس به عنوان مانع یا بازدارنده یاری می جوید تا شما را از تکرار تجربه تلخ بازدارد!
 
شهامت یعنی مقاومت در برابر ترس و تسلط بر ترس، شهامت به معنای فقدان ترس نیست!
 
ترس از بین نمی رود این رفتار شما در مقابل آن است که تغییر می یابد!
 
باید عشق به خود را بر ترستان غالب سازید!
 
ترس به این معانی نیست:
 
"همانجا بایست! تکان نخور! خطر در کمین توست!"
 
"تا وقتی کاملاً نفهمیده ای که چه اتفاقی خواهد افتاد قدم از قدم برندار!"
 
ترس یعنی:
 
"آماده و گوش به زنگ باش! یکی از رویاهای درونت می کوشد به خود تحقق بخشد و عینیت یابد، یاریش کن!"
 
اینها موانعی هستند که بر سر راهت قرار گرفته اند. من آنها را به تو نشان می دهم و تو می توانی یک بار برای همیشه از دست آنها خلاص شوی!"
 
هیچ عامل خارجی دلیل بروز ترس و اضطراب نیست. برداشت شما از آن عامل باعث ایجاد ترس می شود. شما قدرت زایل کردن ترستان را دارید!
 
ترس جزء لاینفک یک تجربه نیست. این ما هستیم که آن را به یک تجربه می چسبانیم. هنگام احساس ترس معمولاً در زمان حال نیستید و وقتی در زمان حال نیستید رابطه تان با شهامت و خود واقع تان قطع می شود!
 
راه حل: از خود سوال کنید:"آیا هم اکنون احساس امنیت می کنم؟" این سوال شما را به زمان حال می کشاند و کمکتان می کند از ترس خود جدا شوید و با شهامت و خود واقعی تان ارتباط برقرار کنید!
 
آزادی به معنای نترسیدن نیست؛ آزادی یعنی دست به عمل زدن علیرغم حضور تمام ترس ها!
 
احساس ترس و اضطراب قبل از انجام کارها به ویژه کارهای جدید امری طبیعی است. در واقع تا وقتی در قالب بشری هستید ترس شما را ترک نمی کند! ترس پاسخ طبیعی جسم و ذهن به بسیاری از تجارب است پس انتظار برای ناپدید شدن آن بی معناست!
 
ترس خود را گرسنه نگه دارید و شهامت خود را تغذیه کنید و با خود زمزمه کنید:
 
نباید بترسم. ترس قاتل ذهن است. ترس مرگ کوچکی است که نابودی بزرگی به همراه دارد. من با ترس روبرو می شوم و اجازه می دهم از درون من عبور کند سپس چشمان درون خود را برای دیدن مسیر او برمی گردانم. جایی که ترس از آن گذشته دیگر چیزی وجود نخواهد داشت. فقط من باقی خواهم ماند!
 

آگاه باش که ترسهای تو نیز می آیند و می روند! اجازه بده آنها از تو و از روی تو بگذرند! بعد نگاهت را به طرفش بچرخان! خواهی دید که فقط خودت باقی مانده ای! او دیگر حضور ندارد!

 

.:: رفع مشکلات طبی با 9 چاره طبیعی ::.

  

 

برخی افراد برای رهایی از هزینه‌های سنگین درمان به مصرف خوراکی‌های طبیعی روی می‌آورند تا از ابتلا یا پیشرفت‌ بیماری‌ها پیشگیری کنند. واقعا وقتی می‌شود با صرف هزینه‌ای اندک از شر برخی بیماری‌ها خلاص شد، چرا باید هزینه‌های سنگین درمان را متحمل شد؟ شناخت خواص خوراکی‌های طبیعی در دسترس و ارزان‌قیمت می‌تواند به شما کمک کند که گاهی زودتر به داد خودتان برسید. البته ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این روش‌ها باید نظر پزشک را هم جویا شوید و از درمان‌های خودسرانه پرهیز کنید تا گرفتار عوارض ناخواسته این درمان‌های طبیعی نشوید.

1. لیمو و جای جوش : دکتر آدری‌ کیونین، متخصص پوست ومو می‌گوید: شما می‌توانید برای از بین بردن جای جوش‌های صورت‌تان، روزی 10 تا 15 دقیقه یک قطعه لیمو ترش تازه را روی پوست‌تان بگذارید و بعد از 12 هفته از داشتن پوستی صاف و شفاف لذت ببرید. اسید موجود در آب لیمو ترش سبب از بین رفتن جای جوش‌ها می شود. ولی اگر پوست‌ خشکی دارید، بهتر است از این روش استفاده نکنید.

2. سرکه سیب و ضرب‌دیدگی :
محققان می‌گویند سرکه سیب یکی از موثرترین مواد برای مبارزه با بیماری‌های التهابی است. بنابراین اگر قسمتی از بدن‌تان دچار ضرب‌دیدگی شده و ورم کرده است، روزی چند نوبت یک دستمال پارچه‌ای را به سرکه سیب آغشته کنید و روی قسمت متورم بمالید، یا روزی دو بار خمیری متشکل از سرکه سیب و سفیده تخم ‌مرغ را به مدت یک ساعت روی بخش ضرب‌دیده بگذارید.

3. زنجبیل و دل‌ درد :
این گیاه معجزه‌گر بهترین درمان برای دل‌ دردهای ساده و حتی دل ‌دردهای دوران بارداری و قاعدگی است. مطمئن باشید که اگر دل‌درد به سراغ‌تان بیاید، با نوشیدن روزی دو لیوان دم کرده زنجبیل می‌توانید از دست آن خلاص شوید. برای درست کردن دم کرده زنجبیل هم کافی است یک قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در یک قوری آب داغ بریزید و 10 دقیقه منتظر شوید تا خوب دم بکشد و آماده نوشیدن شود.

4. عسل و خراش پوستی :
این خوراکی شیرین و خوش‌مزه، حاوی دو ماده موثر و مفید برای درمان زخم‌های ناشی از بریدگی یا خراش است؛ شکر برای از بین بردن رطوبت و در نتیجه از بین رفتن باکتری‌ها و پراکسید هیدروژن برای ضدعفونی کردن. پس شما می‌توانید برای درمان بریدگی‌ های سطحی‌تان به سادگی از این ماده شفابخش استفاده کنید.

5. ‌نمک و پای ورزشکاران :
یکی از مشکلاتی که اکثر ورزشکاران و گاهی افراد غیر ورزشکار با آن دست به گریبان‌اند، مشکلات مربوط به پاهاست. تعریق بیش از حد و بوی نامطبوع پا، به وجود آمدن قارچ‌های پوستی بین انگشتان پا و سفتی پوست به‌ خصوص در پاشنه و انگشت شست پا، از جمله ی این مشکلات هستند. دکتر سوزان لوین، متخصص بیماری‌‌های داخلی، به کلیه افرادی که به نوعی با هر کدام از این مشکلات درگیر هستند توصیه می‌کند روزانه 5 تا 10 دقیقه پاهای‌شان را در محلولی حاوی یک لیتر آب گرم و دو قاشق چای‌خوری نمک، قرار دهند.

6. روغن زیتون و اگزما :
خشکی و خارش شدید پوست در بیماری اگزما بسیار آزار دهنده است. اگر از این بیماری پوستی رنج می‌برید و داروهای شیمیایی هم حساسیت پوست‌تان را بیشتر کرده اند، می‌توانید روزی چند نوبت یک قاشق چای‌خوری روغن زیتون را روی هر 5/2 سانتی‌متر از پوست مبتلا بمالید و اگر بیماری‌تان شدید و پیشرفته است، منطقه چرب شده را با یک پوشش پلاستیکی هم بپوشانید.

7. شیر و آرامش :
دکتر برنارد ویتون، روان‌پزشک، می‌گوید: اگر می‌خواهید پیش از خوابیدن به آرامش کامل برسید و با ذهنی آرام یک خواب لذت‌بخش را تجربه کنید، نیم ساعت قبل از خواب یک لیوان شیر گرم بنوشید. اسیدآمینه‌ای به نام تریپتوفان در شیر وجود دارد که باعث ایجاد حس آرامش می‌شود.

8. دم کرده بابونه و میخچه :
دکتر لوین می گوید: آسان‌ترین راه برای از بین بردن میخچه پا این است که روزی دو ساعت آن را در دم کرده ی بابونه قرار دهید. این دم کرده گیاهی، بهترین ماده برای نرم کردن پوست سفت شده هم به شمار می‌آید. در ضمن اگر دیدید پوست‌تان بعد از قرار گرفتن در دم کرده بابونه رنگ گرفت، اصلا نگران نشوید. مقداری آب ولرم و صابون ملایم می‌تواند مشکل شما را خیلی سریع حل کند.

9. جوش‌ شیرین و عفونت‌ ادراری :
به گفته دکتر لارین گیل‌اسپای، اورولوژیست، جوش ‌شیرین با قلیایی کردن محیط مثانه باعث جلوگیری از تکثیر باکتری‌ها می‌شود، بنابراین اگر به عفونت دستگاه ادراری مبتلا شده‌اید و به پزشک هم دسترسی ندارید، روزی یک لیوان آب که با یک چهارم قاشق چای‌خوری جوش ‌شیرین مخلوط شده است را بخورید و در اولین فرصت ممکن به پزشک مراجعه کنید.
  

.:: درمانی ساده برای پوکی استخوان ::. 

 پوکی استخوان یا بیماری خاموش چهارمین عامل مرگ و میر در جهان شناخته شده و از هر 4 زن بالای 25 سال 1 نفر مبتلاست. اخیراً یک درمان ساده و عالی برای آن پیدا شده، این راه حل نتیجۀ 7 ماه تحقیق در بیمارستان بقیه الله اعظم است. هر روز صبح ناشتا 3 قاشق مرباخوری پودر سنجد (شامل پوست، گوشت و هسته) را در یک لیوان شیر داغ زده و نوش جان کنید. از عطاری های مطمئن فقط این پودر را خریده و در یخچال نگه داری کنید.

 

 

پاسخ آیت‌الله بهجت درباره وجود امام زمان(عج) در جزیره برمودا

ادامه مطلب ...

آدم‌های موفـق با دیـگران 30 فـرق دارند

  

 

آدم های موفق خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد می‌کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می‌دانند و می توان گفت آدم های موفق 30 فرق کلی با دیگران دارند که دانستن آنها بد نیست :

۱.  از خودشان مطمئن هستند.

2.       فرصت‌هایی را می‌بینند و پیدا می‌کنند که دیگران آنها را نمی‌بینند.

3.      از مشکلات درس می‌گیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را می‌بینند.

4.      روی راه‌حل‌ها تمرکز می‌کنند.

5.      هوشیارانه و روشمندانه موفقیت‌شان را می‌سازند، در زمانی که دیگران آرزو می‌کنند موفقیت به سراغ‌شان‌ آید.

6.      مثل بقیه ترس‌هایی دارند ولی اجازه نمی‌دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

7.      سوالات درست را به شیوه صحیح از خود می‌پرسند. سوال‌هایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار می‌دهد.

8.      به ندرت از چیزی شکایت می‌کنند و انرژی‌شان را به خاطر آن از دست نمی‌دهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفی‌بافی و بی‌ثمر بودن است.

9.      سرزنش نمی‌کنند (واقعا فایده‌اش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده می‌گیرند.

10.  وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیت‌شان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیت‌شان پیدا می‌کنند و بیشتر از ظرفیت‌شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده می‌کنند.

11.  همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه‌ریزی کرده و فکر می‌کنند تا وقتی که کارشان را انجام می‌دهند استرس کمتری داشته باشند.

12.  خودشان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند، متحد می‌کنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را می‌دانند.

13.  بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرت‌انگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب می‌کنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمی‌گذارند زندگی‌شان اتوماتیک‌وار سپری شود.

14.  به‌وضوح و دقیقا می‌دانند که چه چیزی در زندگی می‌خواهند و چه نمی‌خواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی می‌کنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.

15.  بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری می‌کنند.

16.  در انجام کارهایشان امروز و فردا نمی‌کنند و زندگی‌شان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمی‌دهند.

17.  آنها دانش‌آموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار می‌کنند. آنها از راه‌های مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد می‌گیرند.

18.  همیشه نیمه پر لیوان را می‌بینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.

19.  دقیقا می‌دانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگی‌شان را با از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر پریدن از دست نمی‌دهند.

20.  ریسک‌های حساب‌شده‌ای انجام می‌دهند؛ ریسک‌های مالی، احساسی و شغلی.

21.  با مشکلات و چالش‌هایی که برایشان پیش می‌آید سریع و تاثیرگذار روبه‌رو می‌شوند و هیچ وقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمی‌کنند. با چالش‌ها روبه‌رو می‌شوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره می‌برند.

22.  منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمی‌مانند تا آینده‌شان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان می‌سازند.

23.  وقتی بیشتر مردم کاری نمی‌کنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل می‌کنند.

24.  بیشتر از افراد معمولی روی احساسات‌شان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچ‌گاه برده احساسات‌شان نمی‌شوند.

25.  ارتباط‌گرهای خوبی هستند و روی رابطه‌ها کار می‌کنند.

26.  برای زندگی‌شان برنامه دارند و سعی می‌کنند برنامه‌شان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامه‌ریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.

27.  در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی می‌خواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را می‌فهمند.

28.  ارزش‌های زندگی‌شان معلوم است و زندگی‌شان را روی همان ارزش‌ها بنا می‌کنند. تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، می‌دانند که پول و موفقیت مترادف هم نیستند.

29.  آنها می‌دانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلی‌ها خیال می‌کنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافته‌اند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.

30.  اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کرده‌اند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را می‌روند که کمتر کسی می‌تواند برود، شاد می‌شوند.

 

شباهت های خدمت سربازی و زندگی زناشوئی!

شباهت های خدمت سربازی و زندگس زناشوی
 
 

شباهت های انکار ناپذیر میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی آنقدر زیاد است که از دیرباز ، در اکثر کشور های دنیا خدمت سربازی اجباری را قرار دادند تا تمام افراد ذکور جامعه ، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشید ! منظورم قبل از متاهل شدن بود ) برای ۲ سال طعم زندگی مشترک را بچشند تا در ۱۰۰ سال آینده ، زیاد احساس رنج و عذاب نکنند.

و اما شباهتهای میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی برای آقایان :

۱- چه در خدمت سربازی و چه در زندگی زناشویی ، چه بخواهی و چه نخواهی کچل خواهی شد و یا بعبارت بهتر ، کچلت خواهند کرد ! البته این کچلی در خدمت سربازی توسط ماشین اصلاح و در زندگی مشترک توسط عواملی چون : استرس شدید ، سوء تغذیه ، کندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهیتابه روغن داغ روی سر و ... صورت می گیرد ! نا گفته نماند که این کچلی در آقایان به نسبت نوع مو ، جنس ریشه مو ، عوامل ارثی و ... متفاوت است ولی به هر حال به قول معروف : دیر و زود داره ولی بالاخره هممون کل پا می شیم !


۲- شباهت بعدی در زمینه داشتن فرمانده و بعبارتی ، فرمانبردار شدن است ! به محض ورود به پادگان و یا منزل مسکونی مشترک ( خانه بخت ) ، هر مردی یک فرمانبردار بی چون و چرا محسوب می شود که اگر طالب جان و سلامتی جسمی و روحیش می باشد ، باید تمام فرامین فرمانده و یا همسر خود را بر روی تخم چشمانش بگذارد و هر گونه تخطی از دستورات فرمانده و همسر ، پاسخی جز گلوله ، حبس ، اضافه خدمت ( در خدمت سربازی ) و افتادن توی سماور پر از آب جوش ، هدف قرار گرفتن با ساتور ، رفتن دست توی چرخ گوشت ، پرت شدن از پنجره طبقه هفتم به بیرون ، گشنگی و تشنگی کشیدن و ... ( در زندگی زناشویی ) نخواهد داشت !

 

۳- شباهت سوم در این نکته اقتصادی خلاصه می شود که چه سرباز و چه مرد متاهل ، میزان پولی که در آخر برج به دست او خواهد رسید ، فقط به میزانیست که کفاف بر طرف کردن نیازهای اساسی او را بدهد و چیزی جهت پس انداز کردن و یا خرج کردن در زمینه هایی غیر از نیازهای اساسی نخواهد ماند و در این میان ، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم که جان بکنند و عرق بریزند ، فرقی به حال فرمانده یا همسرش نخواهد کرد و باطبع تاثیری در جهت افزایش مستمری آنان نخواهد داشت ، بعبارت بهتر ، در هر دو جا یکی باید کار کنه تا اون یکی حال کنه!

 

۴- از دیگر شباهتهای موجود میان این دو قشر آسیب پذیر جامعه ، شباهت در آرزو کردن است ! بدین معنا که هر پسری پس از ورود به پادگان و خانه بخت است که قدر زندگی در خانه پدری را می فهمد و از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو می کند که ای کاش هنوز هم در کنار پدر و مادرش بسر می برد و ایضا خودش را نیز لعنت خواهد کرد که چرا قدر آن روزهای شیرین را ندانسته است ! چرا که در پادگان و خانه مشترک دیگر کسی غذای مفت به او نمی دهد ، لباسهایش را نمی شوید و اتو نمی زند ، کسی نازش را نمی کشد و ... و فقط خود اوست که مسئول انجام تمام کارهای شخصی اش و نیز کارهای چند نفر دیگر می باشد !

 

۵- از دیگر شباهتها می توان به این نکته اشاره کرد که اکثر سربازی رفته ها و اکثر مردان متاهل متفق القول هستند که در این ایام ، هر روز به اندازه یکسال برای آنها می گذرد و ثانیه ها حکم ساعت را پیدا می کنند که به احتمال زیاد دلیل آن ، مواردی مشابه موارد فوق می باشد .

 

۶- و در نهایت اینکه چند ماه پس از آنکه کارت پایان خدمت یا قباله ازدواج را دریافت کردید ، صدای خواندن این شعر معروف در گوشتان خواهد پیچید که : ( گول خوردی آی گول خوردی ! )
 

زیرا آن موقع است که تازه دوزاریتان جا می افتد که با این کارت و قباله نه کاری به آدم می دهند و نه وام ازدواج و نه خیلی از چیزهای دیگر که شما را به بهانه آنها در این راه وارد کرده بودند ، پس متوجه خواهید شد که تنها مورد استفاده ای که برای شما خواهند داشت این است که می توانید از آنها برای امانت دادن به کلوپ جهت کرایه فیلم استفاده نمایید!!


  
           

راز

ذهن شما تجربه شما از واقعیت را خلق می کند پس با ذهنتان دوست باشید!

 
بیشتر آنچه در زندگی، واقعی می نماید تنها تصویری فرافکن شده از ذهن خود ماست!
 
بسیاری از تجارب زندگی شما در ذهنتان اتفاق می افتد. آنچه شما به عنوان واقعیت تجربه می کنید مبتنی بر ذهنیت شما از واقعیت است نه خود واقعیت!
 
ذهن شما نه تنها قادر است واقعیتهای ذهنی و درونی را خلق کند بلکه قدرت تحت تأثیر قرار دادن واقعیتهای عینی و بیرونی را نیز دارد و همواره به دنبال مدرک و یا نشانه ای برای اثبات حقانیت خویش است؛ مثلاً اگر به چیزی اعتقاد داشته باشید برای اثبات حقانیت آن و حذف عقاید دیگر به دنبال دلیل و مدرک در بیرون می گردید و بقیه نشانه ها را یا حذف می کنید و یا نادیده می گیرید!
 
تفکر خلاق است! جهان همانگونه ایست که شما می بینید! وجود شما همان چیزی است که فکر می کنید هست!
 
 ذهن شما بی نهایت قدرتمند است و با واکنشها، تفاسیر و تصویر فکنی های خود واقعیت لحظه به لحظه شما را خلق می کند و درد، لذت، آزادی و یا اسارت شما را رقم می زند!
 
ذهنی که کنترل نشود قادر است از یک لحظه خنثی دردناک ترین لحظه را بسازد!
 
میزان استفاده انرژی ذهن برای ناراحت یا ناکام کردن شما درست به اندازه میزان استفاده انرژی آن در جهت خوشحال و کامروا ساختن شماست. بنابراین بیاموزید که ذهن خود را در جهت کمک به خود تربیت کنید نه در جهت نابودی خود!
 
اما چگونه؟
 
دو راه وجود دارد تا ذهن خود را دوباره برنامه ریزی کنید و در جهتی درست به حرکت درآورید:
 
اول: آگاهی از افکاری که به ذهنتان وارد می شوند.
 
دوم: هدایت کردن افکار در جهتی که به نفع شما باشد و نه به ضررتان.
 
فقط برای یک روز با خود قرار بگذارید تا از تمام افکارتان آگاه باشید و هر اندیشه منفی در مورد خودتان که به ذهنتان رسید را یادداشت نمایید. در پایان روز آنها را بشمارید. حیرت می کنید! مطمئنم در طول روز هیچکس بیشتر از خود شما نسبت به خودتان منفی فکر نکرده است!
 
وقتی با تحمل گفتگوهای منفی درونی تان به ذهن خود اجازه می دهید دشمن شما باشد دیگر نمی توانید دوست خود باشید!
 
اجازه ندهید افکار شما را انتخاب کنند، شما افکار را انتخاب کنید!
 
چگونه؟
 
راه حل اول: جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی: شما مجبور نیستید به هر آنچه به ذهنتان می رسد توجه کنید. به محض اینکه متوجه شدید فکری منفی به ذهنتان وارد شد فوراً آن را متوقف کنید و با عبارت مثبت جایگزین نمایید حتی اگر آن عبارت به نظرتان مضحک و غیرواقعی برسد اهمیت ندهید. آنقدر آن را تکرار کنید تا در باورتان بنشیند!
 
راه حل دوم: نظاره گر بودن؛ بیاموزید افکار خود را بدون عجین شدن با آنها فقط و فقط نظاره کنید!
 
برای این کار این سوال را از خود بپرسید:"ذهن من الآن مشغول چه کاریست؟" تنها پرسیدن این سوال برای بیرون کشیدن شما به خارج از ذهن و جدا کردن شما از ذهنتان کافیست. شما خود را از میدان بیرون می کشید و ناظر می شوید. حالا بهتر می توانید ذهن خود را ببینید و به خود کمک کنید!
 
درست مانند فرمانده ای که از میدان جنگ فاصله می گیرد و از بلندی به موقعیت سربازان خودی و دشمن می نگرد. حالا بهتر می تواند تصمیم بگیرد چه کاری درست تر است.
 
جواب سوال بالا معمولاً این است: "ذهن من مشغول تفکرات منفی و پریشان است" حال که از کار ذهن خود آگاه شدید دو انتخاب دارید: یا ذهنتان را دعوت به کار دیگری می کنید(جایگزینی افکار) و یا با مهربانی و شفقت درگیری او با زخمهای احساس اش را می نگرید.
 
راه حل سوم: دست از محاکمه و ستیز با افکار خود بردارید! محاکمه افکار هدر دادن انرژی شماست و فقط مشکلی را به انبوه مشکلات دیگر می افزاید.
 
دوست بودن با ذهن به این معنا نیست که آن را به دلیل داشتن افکار منفی محاکمه کنید بلکه باید آن را به نرمی و ملایمت در جهت مثبت و دلخواه خود هدایت نمایید.
 
افکارتان را مانند برنامه های تلویزیون که از کانال های مختلف پخش می شوند فقط تماشا کنید و اگر نمی پسندید به جای اینکه توجه خود را بیشتر کرده و به زمین و زمان بد و بیراه بگو یید، دکمه را فشار دهید و کانال را عوض کنید به همین راحتی!
 
هر چه بیشتر در برابر افکارتان مقاومت کنید آنها مقاوم تر می شوند!
 
آیا دوست دارید آینده خود را پیش بینی کنید؟ به ذهن خود بنگرید! ما همانی می شویم که فکر می کنیم. بله شما جادوگری هستید که می توانید پی در پی جادو کنید و موقعیتهای حیرت انگیز بیافرینید. همه چیز بستگی به خودتان دارد!
 

نصایح امروزی لقمان حکیم به پسرش

 
 
پسرم! گروهی، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بیمحلیشان کنی از گزندشان بی امانی. پس در احترام، اندازه نگهدار
پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت
پسرم! سخت ترین کار عالم ، محکوم کردن یک احمق است.
پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن
پسرم! با کسی که از روزنامه فقط نیازمندیهایش را میخواند  دوستی نکن. آدم بیکار و بی اراده ای است.
پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن.
پسرم! با رئیس ات زیاد گرم نگیر برایت حرف درمی آورند.
پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟
پسرم! قرض نگیر. قرض هم نده.
پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.
پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند.
پسرم ! کسی را به خاطر دین اش مسخره نکن. چون او هم حق ندارد بخاطر دین ات تو را مسخره کند.
پسرم! شهر ما خانه ما! …نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار.
پسرم! دوستانت را با یک لیوان آب خوردن امتحان کن! آب را به دستشان بده تا بنوشند! بعد بگو تا دروغ بگویند! اگر عین آب خوردن دروغ گفتند از آنان بپرهیز…
پسرم! قواعد رانندگی را بیخیال. فقط مواظب باش بهت نزنند.
پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن
هان ای پسر! اهل هنر را احترام کن. اما مواضع سیاسی ات را با کسی مسنج وکسی را به خاطر مواضعش مرنجان.
پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری
فرزندم!هیچ کس تنها نیست.
پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در… ولش کن پسرم
ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو. اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت.
پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است!
و در آخر: پسرم اوج نگیر
ادامه مطلب ...